انتخاب بین گزینه های زیاد خوبه یا بد؟؟
پارادوکس انتخاب
خیلی از ما فکر میکنیم اگه انتخاب های زیادی دم دستمون باشه، آزادتریم
و میتونیم از این تنوع استفاده کنیم و این کلی به نفع مونه.
اما واقعیت چیز دیگه ایه.
واقعیت تلخ
هر چقدر تعداد انتخاب های پیش روی ما بیشتر باشه
انتخاب گزینه ی بهتر برامون سخت تره و بیشتر اذیت میشیم
و در نهایت هیچ تضمینی وجود نداره که بعدا
از انتخابی که کردیم و انتخاب هایی که رها کردیم پشیمون نشیم!
در واقع میخوایم از تعدد انتخاب، لذت ببریم، اما این اتفاق نمیافته!
البته مدرن شدن دنیا و پیشرفت های حاصل از این مدرن شدن، این قضیه رو سخت تر و پیچیده تر کرده.
شاید یه روزی اصغر آقا برقکار، خودش به تنهایی یه محله رو ساپورت میکرد
و برق همه رو راست و ریست میکرد.
اما الان اصغر آقا برقکار مجبوره در کنار صد تا برقکار دیگه
تو فلان اپلیکیشن عضو شه که بتونه چار تا مشتری پیدا کنه.
این مسأله فقط برای اصغر آقا دردسر نشده
برای من و تو هم انتخاب بین این صد نفر شده یه دردسری
و آخرش هم ناراضی هستیم از انتخابی که کردیم
و میگیم کاش اون یکی رو انتخاب کرده بودم!
این که چهار تا برند از فلان خوراکی شده چهارصد تا
و این که دو سه قلم غذای منوی رستوران ها شده بیست سی قلم
و این که حتی باید بین اسنپ و تپسی و ماکسیم
و هزار تا اسم دیگه انتخاب کنیم رو هم به اصغر آقا برقکار و اپلیکیشنش اضافه کن!
انتخاب رشته ها و دانشگاه ها هم محدود بود.
اما الان اصلا نباید نگران گذر از دبیرستان به دانشگاه باشی.
بالاخره آبیاری گیاهان دریایی هم تا مقطع دکترا اضافه کرده و میتونی انتخاب کنی!
بانک ها عین قارچ رشد کردن و عملا همه هم یه کار میکنن (گند میزنن به اقتصاد مملکت)
اگه بخوای یه حساب باز کنی باید چشماتو ببندی و یه لوگوی بانک رو برای افتتاح حساب انتخاب کنی.
حالا این وسط مثلا به این جمله آلبر کامو (فیلسوف اگزیستانسیالیست) دقت کن:
«خودم را بکشم یا یک فنجان قهوه بنوشم؟».
خدایی کارش خیلی راحت بوده. طرف بین دو گزینه ی خودکشی و قهوه خوری باید یکی رو انتخاب میکرده.
الان باید بگی:
«بعد از چک کردن ایسنتاگرام و تلگرام و توییتر و فیسبوک و دیدن آخرین ویدئوی فلانی و ….
خودم را با قرص برنج، قرص آرام بخش، قرص معده، قرص بواسیر، پرش از ارتفاع و… بکشم
یا قهوه ی گولد برزیل، اکوادور، آرژانتین و… یا اصلا با قهوه غیر فوری؟؟
یا چایی؟ یا نیوشابه بدون قند؟ یا دلستر عالیس؟
یا دوغ برادران پشمل آبادی (به جز هوشنگ شون)؟»
بیخیال بابا… بخوابیم!
دیدگاهتان را بنویسید