چطور از مطالعه کردن لذت ببریم؟

چطور از مطالعه کردن لذت ببریم؟

مطالعه کردن دغدغه ی همه ی ماست. مطالعه مسیر اصلی رشد و توسعه هر انسانی به سمت نسخه ی مطلوب خودش است، اما عده ای از مطالعه لذت نمی برند و از این مسأله ناراحت هستند.

این مسأله برای دانش آموزان و دانشجویانی که دوست دارند به موقع به مطالعه دروس خود بپردازند تا همه چیز برای شب امتحان تلنبار نشود، حساس تر و حیاتی تر است.

چقدر فهرست بلندبالای کتاب های نخوانده و قفسه های پر از کتابی که نخوانده ایم، روی اعتماد به نفس ما اثر منفی می گذارند و چقدر حسرت روزهای بدون کتاب مان را می خوریم!

در این نوشته سعی میکنم نکاتی را به شما بگویم که به لذت بردن از مطالعه کمک کند. فراموش نکنید که کلید پیشرفت در بسیاری از زمینه های شغلی، تحصیلی و اجتماعی شما در لا به لای کتاب هاییست که نخوانده اید.

چرا مطالعه کردن را دوست ندارم؟

چرا مطالعه کردن را دوست ندارم؟

دوست داشتن یا دوست نداشتن یک چیز یک بحث مفصل و گسترده در روانشناسی است. عده ای این موضوع را ذاتی می دانند و بعضی دیگر آن را اکتسابی معرفی می کنند.

مسأله مهم این است که گاهی نوع نگاه مان را بهانه میکنیم برای رفتن یا نرفتن به سمت کار خاصی. مثلا کسی که معتقد است علاقه یک مقوله ی ذاتی است و نسبت به مطالعه بی علاقه است، به همین بهانه مطالعه را کنار میگذارد.

اما ریشه ای ترین دلیل فرار ما از مطالعه به عملکرد مغز برمی گردد. وظیفه اصلی مغز، حفظ حیات ماست و برای این موضوع به انرژی نیاز دارد. وقتی مغز با کارها مواجه می شود، به آینده ای که این کار برای ما می سازد فکر نمیکند.

دنیای مغز دنیای انرژی است. اگر این کار انرژی کمی از فرد صرف کند، پس کار خوبی است و اگر انرژی بر باشد کار خوبی به حساب نمی آید.

مطالعه کردن جزء کارهای انرژی بر به حساب می آید و مغز با مواجهه با کتاب راه هایی را پیاده می کند که شما از کتاب خواندن دست بکشید. مثلا به محض این که کتاب دست میگیرید، خواب تان میگیرد!

بنابراین ما همیشه در یک نبرد با مغزمان برای رسیدن به اهداف مان هستیم. مغز خواهان تنبلی و اهمال کاری است و اهداف مان ما را به تلاش و استمرار دعوت می کنند.

چگونه از مطالعه کردن لذت ببرم؟

با توجه به آنچه در مورد عملکرد مغز و تلاش برای ذخیره انرژی گفتم، مطالعه یک فعالیت سختِ ذهنی به حساب می آید. حال اگر این مطالعه تداعی کننده ی احساسات منفی مانند استرس امتحانات، شکست های پی در پی، خستگی و خواب آلودگی هم باشد، این حس منفی تقویت می شود.

یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، ایجاد ارتباطات جدید بین مطالعه و فعالیت های جذاب است. درست مسیری برعکس مسیر موجود در مغزمان.

مطالعه کردن را به یک کار مورد علاقه تان ربط دهید

هر کدام از ما کارهای کوچکی را دوست داریم. مثلا کسی را سراغ دارم که عاشق پاستیل است. یا دوست دیگر من بی نهایت خوردن بستنی را دوست دارد.

بعد از اتمام هر فصل کتاب، به خودت اجازه ی خوردن یک پاستیل بده. یا بستنی را به تکه های کوچک تر تقسیم کن و بعد از هر فصل، یک تکه از بستنی را به عنوان جایزه بخور.

البته این نوع هدایا می تواند به مرور اثر خود را از دست دهد. اما از این مهم تر این است که هدف کلی جذابی برای خود تعیین کنید و سعی کنید مدام به این فکر کنید که مطالعه شما را یک قدم به آن هدف نزدیک تر می کند.

گاهی یک فعالیت ناخوشایند مثل درس خواندن می تواند به یک هدف جذاب و خوشایند گره بخورد و انگیزه و علاقه ی ما برای انجام آن کار بالاتر رود.

ارتباط مطالعه و پیشرفت را درک کن

رشد و تکامل یکی از بارزترین علایق نوع انسان است. علاقه ای که خیلی وقت ها برای رسیدن به آن حاضریم هر کاری انجام دهیم.

با هر کتابی که می خوانیم نکاتی به دانسته های خود اضافه می کنیم. نکاتی که هر کدام می تواند گره کوری از زندگی ما را باز کند. کافیست مدام این رشد و پیشرفت خود را ببینید و به خودتان گوشزد کنید.

مثلا اگر در حال یادگیری زبان دوم هستید، هر روز فهرستی از کلماتی که موفق به حفظ آن ها شده اید تهیه کنید و آن ها را تیک بزنید. مجموعه ای از این کلمات را جمع آوری کنید و ببینید چه پیشرفتی در این مسأله داشتید.

این پیشرفت به معنای نزدیک تر شدن شما به هدف تان است.

مطالعه کردن

پروژه مطالعاتی تعریف کنید

این که ما موفق به انجام کامل یک کار شویم، به ما احساس خوبی می دهد. شما اراده ی این را دارید که یک کار را (هر چند نسبت به آن بی علاقه باشید) به اتمام برسانید.

هر روز برای خود یک چالش تعریف کنید. چالشی که پروژه مطالعاتی روزانه شما خواهد بود. مثلا چالش تان این باشد که هر روز صبح یک فصل از ریاضی را بخوانم (حتی اگر درک کاملی از آن نداشتم).

مهم ترین بخش پروژه مطالعاتی، به اتمام رساندن این پروژه است. این موضوع اعتماد به نفس شما در انجام کارها را افزایش میدهد و به مرور احتمال موفقیت شما را بیشتر می کند.

در لحظه زندگی کنید

این که قبلا چه کرده ایم و چطور بودیم یا در آینده چه اتفاقی می افتد و چطور خواهیم بود هیچ اهمیتی ندارد. چون واقعیت این است که هم گذشته و هم آینده دیگر وجود ندارند.

ما فقط اجازه داریم از گذشته کوله باری سبک از تجربه با خود همراه کنیم و نیم نگاهی به آینده داشته باشیم. نه این که غرق در گذشته یا آینده شویم.

تنها لحظه ای که واقعا در اختیار شماست و توان خلق آن را دارید، لحظه ی اکنون است. اگر تا آخر عمر در گذشته و اشتباهات تان بمانید، مانند کسی هستید که روی تردمیل در حال دویدن است. حتی یک قدم جلوتر نمی روید.

ترس از آینده هم از همین جنس است. کسی که نمیداند یک دقیقه دیگر زنده هست یا نه، چرا در توهم آینده زندگی کند.

ما تمام تلاش مان را میکنیم که خطاهای گذشته را در امروز تکرار نکنیم که اگر آینده ای به وجود آمد، آن آینده مطلوب و رضایت بخش باشد.

مطالعه

علاقه ات را تغییر بده

بی علاقگی به مطالعه کردن، چیزی نیست که یک شبه به وجود آمده باشد و یک شبه قابل رفع باشد. سیستم غلط آموزشی، معلم ها و همکلاسی هایی که با ما بدرفتار کرده اند، خانواده، جامعه و… اثرات منفی خود را گذاشته اند.

حال ما باید تمام تلاش مان را برای ساختن نمونه ای بهتر از خودمان بکنیم. این رمز اصلی شاد بودن یک انسان است. این که خودش، پیکره ی خودش را از نو بتراشد و همان شود که میداند باید باشد.

پس مهم است که در مسیر تغییر، مدام به خودتان امید و انگیزه دهید و به قدری صبور باشید که به مقصد برسید.

فراموش نکنید برای انداختن یک درخت، باید صد ضربه بزنید. نمی شود 60 ضربه، توقع داشته باشید 60 درصد درخت افتاده باشد.

لطفا تا ضربه 100 صبور باشید و ادامه دهید.

 

یه توصیه درجه یک:

هدفگذاری مهارتی است که هیچ وقت به ما آموزش ندادن. خودمون هم دنبالش نرفتیم. من برات یه دوره جامع در مورد هدفگذاری آماده کردم. حتما بهش سر بزن و تهیه کن. مطمئن باش میتونه تحول خوبی تو مسیر تو ایجاد کنه

مشاهده دوره

دیدگاهتان را بنویسید