تفکرات غلط | آیا شما هم یه برده ی مدرن هستید؟ + فایل صوتی
تفکرات غلط | راه آهن سری
همین آمریکایی که الان داد آزادی خواهیش
گوش فلک رو کر کرده، یه روز مهد برده داری بود.
تو اون دوران یه زن سیاه پوست به نام «هاریت توبمن»
که از برده های فراری بود، با یه تعداد سیاه پوست
و سفید پوست که می خواستن دنیا رو بهتر کنن یه
گروه مخفی راه انداختن و اسمش رو گذاشتن «راه آهن سری».
رسالت این گروه، فراری دادن برده های سیاه پوست و
انتقالشون به سمت ایالات شمالی آمریکا بود (که برده داری نداشت).
این عملیات نجات و گریز خیلی سخت و خطرناک بود.
اگه لو می رفتن، همه رو از دم تیغ گلوله میگذروندن و تیرباران میکردن.
سال های سال بعد؛ از هاریت توبمن پرسیدن: سخت ترین بخش
عملیات نجات برده ها چی بود؟ بعد از کلی فکر کردن یه جوابی داد
که هیچ کس انتظارش رو نداشت. نه از سختی انتقال ناله کرد،
نه از ترس لو رفتن دم زد، نه از کمبود بودجه و
نبود پناهگاه در و دیوار رو به هم دوخت… جوابش خیلی وحشتناک بود.
گفت: «سخت ترین قسمت کار، قانع کردن یه برده به این
که تو برده نیستی و باید آزاد باشی بود»…
تفکرات غلط | دلسوزهای دلسوختنی
آخی… دلم سوخت به حال اون گرد و غبار غمی که با خوندن
این متن کوتاه رو دل نازنینت نشست.
اما خود خدا شاهده که همه مون برده ایم.
برده بودن که به پوست سیاه و غل و زنجیر آهنی نیاز نداره
همین که هر از گاهی با خودت میگی
«اگه تو ایران نبودم …»
«اگه تو این خانواده نبودم …»
«اگه زن نبودم …»
«اگه فقیر نبودم …»
اگه ….
هزار تا اگه و اگه برای چی؟
برای قانع کردن خودت. برای راضی کردن خودت
راضی بشی که تقصیر تو نیست که…
مقصر این «اگه» ها هستن. سرشاریم از این تفکرات غلط.
ولی خوشم میاد با این که می دونیم داریم خودمونو
گول میزنیم، بازم سرخوش و شاد روانیم و
یه بادی به غبغبمون هست و دو تا هندونه زیر بغلمونو…
بشین تا مشکلاتت حل شه…
تفکرات غلط | یه جستجوی ساده
خیلی سخت نیست. یه جستجوی کوچولو بکن، ببین تو
این زمین خاکی چن تا آدم با مشکلات بدتر از تو
به جاهایی رسیدن که تو نرسیدی؟
باور کن اگه صد تا از این «هاریت توبمن» ها بیان
برای نجات تو از دست خودت، بزرگترین بدبختی شون
اینه که بهت ثابت کنن «تو برده نیستی!» تو برده ی
تفکرات غلط خودت و جامعه ت نیستی. تو می تونی آزاد
باشی و آزادانه به اونی که میخوای تبدیل بشی…
تو باید یه استعداد شورشی بشی…
دیدگاهتان را بنویسید