قدرت باور | باور کن و موفق شو! باور کن و بدبخت شو!!

قدرت باور | رئیس جدید قبیله!

قبیله ی سرخ پوست ها تازه رئیس باتجربه و کهن سال

خودش رو از دست داده بود و تو غم از دست دادنش بودن!

رئیس جدید قبیله آدم مدرن و به روزی بود و تجربیات از

سینه به سینه منتقل شده ی سرخ پوست ها رو خیلی بلد نبود!

زمستان نزدیک شد!

اعضای قبیله اومدن پیش رئیس شون و گفتن

امسال زمستان سرد و سختی خواهیم داشت یا نه؟

قدرت باور | زمستان خیلی سخت!

رئیسِ مدرنِ قبیله که سر از احوالات آسمان ها و زمین در نمی آورد

و اسرار کهن سرخ پوستی رو بلد نبود، من باب احتیاط گفت

بله زمستان امسال سرد و سخت خواهد بود، هیزم جمع کنید!

مردم مشغول جمع آوری هیزم شدن.

رئیس قبیله برای اطمینان بیشتر به مرکز هواشناسی زنگ زد

و در مورد زمستان امسال سؤال کرد.

اونا هم گفتن امسال زمستان سخت و سردی پیش رو خواهیم داشت.

بعد از این خبر، رئیس قبیله به اعضای قبیله ش گفت با تلاش

و همت بیشتری هیزم جمع کنن که امسال زمستان حتما سخت خواهد بود.

هفته ای گذشت و رئیس قبیله بازم به هواشناسی زنگ زد

و گفت: مطمئنید زمستان امسال سخت خواهد بود؟

کارشناس جواب داد: خیلی سخت تر از چیزی که قبلا گفته بودم!

رئیس قبیله بازم دستور جمع آوری هیزم بیشتر رو صادر کرد

و هفته ی بعد بازم با هواشناسی تماس گرفت و هواشناسی

گفت امسال یکی از وحشتناک ترین زمستان های تاریخ مون رو خواهیم داشت!!

رئیس قبیله گفت: شما از کجا می تونید انقدر مطمئن باشید؟

کارشناس گفت: چون سرخپوست ها دیوانه وار در حال جمع آوری هیزم هستن!

قدرت باور | خود محقق شوندگی!

یه مدل نگاه به آینده هست که بهش میگن «پیش بینی خود محقق شونده»…

این مدل پیش بینی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم

باعث واقع شدن خودش میشه! این پیش بینی از اول درست نیست!

اما باعث ایجاد یه سلسله رفتار و باور میشه که

نهایتا یه نادرست رو به درست تبدیل میکنه!

هر کدوم از ما یه سری افکار و باورهای این مدلی داریم!

افکاری که الان درست نیستن و اصلا محقق نمیشن اما

به مرور خودمون لوازم تحققش رو فراهم میکنیم و میبینیم

که شد آنچه هیچ وقت نمی شد!

باورهایی که برای ما ترمز هستن!

باورهایی که قدرتها و توانمندی های ما رو زیر سوال میبرن!

باورهایی که گره خوردن به کلی بهانه برای موفق نشدن های ما!

قدرت باور | چه کنیم؟!

یه توصیه: یه قلم و کاغذ دست تون بگیرید و 3 مورد از باورهایی

که قطعا کشتیِ موفقیت شما رو به گلِ می شونن رو بنویسید…

بعد از نوشتنش یه سیر برای تحققش بنویسید..

قدرت باور | یه مثال؟!

یه مثال: من فکر میکنم که آدم ضعیفی هستم!

(این یه باور خود محقق شونده س… شما ضعیف نیستید،

اما من ضمانت میکنم به زودی انقدر ضعیف میشی که وقتی

به گذشته ت نگاه میکنی به خودت میگی من همچین آدمی نبودم!

چی شد که این شدم؟!)

قدرت باور | سیر تحقق این باور!

وقتی اعتقاد داری ضعیفی، پس وقتی فرصتی برای بروز و ظهور

توانایی هات پیدا میشه، از اون فرصت فرار میکنی و هرگز فرصت

نشون دادن قدرتت به خودت و دیگران رو پیدا نمیکنی!

کم کم پیشرفت و قوی شدن دیگران رو میبینی و فاصله ای که

خودت با اونا پیدا میکنی هر روز برات آزاردهنده تر میشه.

بعد به ناامیدی میرسی.

دیگه امیدی به قوی شدن نخواهی داشت!

اعتماد به نفست رو از دست میدی.

عزت نفست رو از دست میدی.

ترجیح میدی منزوی شی که حداقل قوی شدن دیگران رو نبینی!

تنها میشی و تو تنهایی خودت میمونی تا زمانی که

یا تصمیم بگیری به تغییر این باور خود محقق شونده ت یا با مرگ ملاقات کنی!!!

قدرت باور | راه حل!

الگویابی کن!

بگرد و ببین که کسی هست که تونسته باشه با شرایط مشابه و

حتی بدتر از تو به همین موفقیتی که تو دنبالشی برسه؟

اگه رسیده (که قطعا هست و رسیده) پس باور کن که باور تو غلطه

و این باور فقط داره دست و پای تو رو برای حرکت به جلو میبنده!

پس تو گام اول فهمیدی که میشه به این هدف با همین شرایط رسید!

تو گام بعدی باید مهارت های لازم برای رسیدن به هدفت رو تقویت کنی!

تو گام بعدی باید آروم آروم وارد عمل بشی و به نتایج کوچیک برسی

و با استفاده از بُردهای کوچیک خودت رو برای بُردهای بزرگ آماده کنی!

#موفقیت_همین_چیزای_کوچیکه

محمدصادق حیدری

دیدگاهتان را بنویسید