حل مسأله | لطفا مشکلات خودتون رو به سبک سردار آزمون حل کنید!

حل مسأله | حل مشکل به سبک سردار آزمون!!

یک هفته مونده بود به مراسم قرعه کشی جام جهانی روسیه!

قرار بود مجری برنامه خانم «ماریا کوماندانیا»

مجری و گزارشگر محبوب روسی باشه.

طبیعتا بخش زیادی از مردم منتظر دیدن

این رویداد و کسب اندکی هیجان از دل

این برنامه بودن… اما یه معضل بزرگ!!

حل مسأله | یک معضل بزرگ!

خانم کوماندانیا قرار نیست متناسب با سلیقه ی

صدا و سیمای ایران لباس بپوشه و این یعنی تیغ

تیز سانسور به تن و بدن این برنامه ی تلویزیونی میشینه!

طبق روال معمول جامعه ی بسیار پیشرو و متفکر ما،

قطعا عده ای از دکتران و پروفسوران گرد هم جمع آمده

بودند جهت تبادل افکار و آراء خودشون پیرامون این

معضل اجتماعی… اندکی این نشست رو به تصویر میکشم براتون:

حل مسأله | جلسه ی هم اندیشی مدیران فرهنگی کشور!

جناب دکتر الف: به نظر بنده این موضوع بسیار مهم است.

دکترها و پروفسورهای عزیز چه این برنامه سانسور شود

و چه نه باید به عنوان یک معضل فرهنگی با آن مواجهه کرد!

دکتر ب: بله موافقم… فرهنگ به مثابه یک کوه یخ است.

قله ی آن بیرون است اما اصل این کوه یخ در انبوه آب ها نهفته.

دلیل علاقه ی جوانان به فوتبال و دیدن مراسم قرعه کشی و

حتی خود این خانم مجری در قسمت زیر آب این کوه یخ است.

باید کارشناسی گسترده ای روی این موضوع بکنیم.

دکتر ج: به نظر من هم این موضوع ریشه ی اساسی دارد و باید فکری به حال آن شود.

پروفسور چ: باید یک پروژه ی مطالعاتی گسترده

و کلان در سطح جامعه پیاده شود. به نظر بنده باید یک پروژه ی

تحقیقاتی پنج ساله ی جامع ذیل موضوعات اولویت دارِ فلان وزارت خانه تعریف شود.

دکتر خ: البته به نظر بنده مشکل نداشتن الگوی جامع فرهنگی است.

در قدم اول بهتر است سند الگوی جامع فرهنگی با یک چشم انداز ده ساله

طرح شود که لازمه ی آن تأسیس یک مرکز به نام مرکز طراحی الگوی

جامع فرهنگی با عنوان اختصاری «مطاجف» است.

دکتر الف: اگر دکترها و پروفسورهای عزیز موافق باشند

این جلسات هر سه ماه یکبار ادامه یابد تا به یک جمع بندی خوب برسیم.

حل مسأله | روی دیگر سکه!

شب بود.. سردار آزمون یه گوشه ی اتاقش روی کاناپه ی یه نفره ای

لم داده بود و داشت یکی از بازی های لیگ روسیه رو نگاه میکرد…

وسطای بازی، همون طور که به صفحه ی تلویزیون LED چهل و دو

اینج متصل شده به دیوار رو به روش نگاه میکرد،

نگاهش خیره شد به حاشیه ی سفید تلویزیون و از بازی و جریانش خارج شد…

با خودش فکر میکرد مردم قطعا ناراحت میشن…

تلویزیون حتما این برنامه رو سانسور خواهد کرد

و مردم هم از این اتفاق به هم میریزن…

پیش خودش گفت من چه کاری می تونم بکنم؟؟

حل مسأله | آنچه آزمون کرد و دیگران نه!

فردای اون روز با خوشحالی داشت به سمت عملی کردن

تصمیم دیشبش مبنی بر ملاقات حضوری با خانم ماریا کوماندانیا

پیش میرفت… آزمون عزمش رو جزم کرده بود که خانم مجری

رو قانع کنه که به خاطر کشورهای مسلمان (به ویژه ایران) لباسش

رو اندکی مناسب تر انتخاب کنه که مردم بتونن ببینن و سانسوری در کار نباشه!!

دو روز مونده بود به جام جهانی، خانم ماریا کوماندانیا تو صفحه ی شخصیش

با انتشار عکسی از خودش و سردار، خبر از سورپرایزی برای مردم ایران

داد و قول پوشیدن لباسی که تلویزیون بتونه اون رو پخش کنه رو رسما منتشر کرد…

حل مسأله | از آزمون یاد بگیریم!

وقتی دارید گره های افتاده به جون ذهنتون رو حل میکنید،

لطفا به روش سردار آزمون حلش کنید نه دکترها و پروفسورهای محترم!

گاهی برای باز کردن گره های ذهن، نیاز به استفاده از دندان نیست…

سرانگشت شما خیلی قدرت مندتر و توان مندتر از چیزیه که فکرش رو بکنید…

لازمه گاهی بهش اعتماد کنید و انقدر سخت نگیرید…

معادلات چند مجهولی ذهنتون رو ساده ی ساده به معادلات تک مجهولی

تبدیل کنید و چشم تو چشم باهاشون حرف بزنید و خیلی راحت حلش کنید…

#موفقیت_همین_چیزای_کوچیکه

محمدصادق حیدری

دیدگاهتان را بنویسید